بيمه فر وختني است يا خريدني؟(قسمت دوم)
نقش رسانه ملي در گسترش فرهنگ بيمه
سازمان صداوسيما به عنوان يك رسانه ملي نقش ويژهاي در فرهنگسازي دارد و بديهي است اطلاعرساني از طريق اين رسانه ملي به خاطر اعتماد و دسترسي كه اكثر آحاد جامعه به آن دارند داراي نتايج ارزندهاي خواهد بود.
حسن خجسته، معاون صداي سازمان صدا وسيما در گفتوگو با فصلنامه آسيا در خصوص گسترش فرهنگ بيمه گفته است: در گام اول بايد موضوع را از منظر روانشناسي و جامعهشناسي مورد مطالعه قرار داد و بعد در حوزه رسانهها آن را بررسي كرد.
او با اشاره به اينكه مشكلي كه در مورد پايين بودن آگاهيهاي مردم در مورد بيمه وجود دارد، ناشي از شناخت و طرز تلقي آنها است، گفته است: بايد طرز تلقي مردم و ادراك عمومي نسبت به اين پديده اصلاح، تكميل و تقويت شود، مخاطب بايد به يك نياز رسيده باشد تا بر مبناي آن در او ميل به اقدام ايجاد شود.
خجسته در خصوص نقش صداوسيما در جهت گسترش فرهنگ بيمه يادآور شده است: طرح موضوعات بيمهاي بايد توسط كارشناسان آشنا به اصول بيمه و قوانين بيمهاي عنوان شود تا اطلاعات موردنياز مخاطبان در اختيار آنها قرار گيرد. در واقع سازمانهاي بيمه هم بايد تلاش كنند تا زمينه حضور در رسانهها ايجاد شده و كارشناسان رسانهها به كشف اين اطلاعات ترغيب شوند.
نكته: (هفته گذشته شبكه دوم سيما برنامه كنكاش را پخش ميكرد كه اتفاقا در رابطه با بيمههاي بازرگاني بود، اما در حالي كه مديران بيمههاي بازرگاني درخصوص فعاليت اين بخش صحبت ميكردند تصوير سازمان تامين اجتماعي و خدمات درماني را كه در حال تمديد دفترچههاي بيمه بودند نشان ميداد).
خجسته در ادامه افزوده است: رسانه مانند يك كارخانه واسطه است و با توجه به تنوع موضوعات اجتماعي توان توليد مواداوليه را ندارد. رسانه معمولا در برنامههاي مربوط به حوزههاي عمومي از كارشناسان استفاده ميكند و درواقع با حضور اين كارشناسان با آن حوزه مورد بحث پيوند برقرار ميشود.
بيمه از نگاه مردم
براي تكميل گزارش نقطهنظرات مردم را درخصوص بيمه يا بهتر بگويم بيمه نخريدن جويا شديم، يك خانم ميانسال كه در حال خريد ميوه بود در پاسخ به اين سوال كه آيا شما از خدمات بيمه استفاده ميكنيد گفت: خودم و شوهرم و بچهها دفترچه بيمه داريم و ماشين شوهرم هم بيمهنامه داره.
*كار شوهرتون چيه؟
كارمند.
*خونهتون چطور، بيمه داره؟
خونمون؟ نه!
*چرا؟
نمیدونم تا حالا كسي نگفته كه بايد خونه هم بيمه داشته باشه. اصلا چجوري بايد خونه رو بيمه كرد؟
از آقايي كه كنار ما ايستاده بود و گوش ميداد پرسيدم، آقا شما بيمه عمر داريد؟
بله، بيمه تامين اجتماعي هستم.
*بيمه تامين اجتماعي منظورم نيست، يك بيمه عمر و تشكيل سرمايه كه از يك شركت بيمه بازرگاني خريده باشيد؟
نه، با اين بيمه بازنشستگي فرق ميكنه؟
بله، يك بيمهنامه عمر و تشكيل سرمايه مزاياي زيادي دارد تا حالا چيزي از آن نشنيديد؟
نه والا، اگر بدونيم بيمههاي عمر چيه و به درد روزگار پيري ميخوره خوب ميخريم اين همه پول خرج ميشه پول اين يكي را هم آدم ميده، من الان از شما ميشنوم.
*از مغازه ميوهفروشي بيرون آمدم كنار آن يك سوپرماركت قرار داشت كه صاحب آن 2تا نان بربري خريده بود و داشت وارد ميشد پرسيدم شما از بيمه چي ميدونيد؟
شما؟
*خبرنگارم.
خبرنگار كجا؟
این مطلب رو هم از دست ندید:۷ اصل تبلیغات برای میخکوب کردن مشتریان |
* خبرنگار روزنامه، روزنامه دنياياقتصاد، روزنامه ما را خوانديد؟
ديدم، ميشناسم، چي ميخواي؟
* هيچي پرسيدم از بيمه چي ميدونيد؟
همانطور كه بقيه ميدونن، ماشينم بيمه داره، دفترچه خدمات درماني هم خودم خونوادم دارن.
* مغازه چطور؟ اجناس و يخچال بيمه هستند؟
اجناس؟ نه! تا حالا اتفاقي نيفتاده.
* خوب كاريه دفعه ميشه.
خوب فكر ميكني بيمهها پول ميدن؟
* البته، اگر بيمهنامه داشته باشي به خسارت بخوري، جبران ميكنند.
ماشيني و كه جلوي چشم خودشون بيمه كردي وقتي لاستيكش را دزديدن ميري خسارت بگيري يا اصلا نمیدن يا ميبينن لاستيكهاي جلو خارجيه پول لاستيكهاي عقب را به قيمت ايراني ميدن، تازه كلي هم كم ميكنن، اونوقت من چه جوري پول اجناس مغازم را بگيرم؟
* خوب شما يك سرمايهاي را خريداري ميكني، مثلا براي اجناس مغازه 30ميليون تومان ارزش تعيين ميكني و حق بيمه ميپردازي اگر اتفاقي افتاد به اندازه همان 30ميليون تومان خسارت ميگيري.
اگر واقعا اينجور باشد بيمه ميكنم، اما رو حرف يك خبرنگار كه نمیشه رفت بيمه خريد. خود بيمهايها بايد اطلاعرساني كنن.
يك خانم كه دست دختر كوچكش را گرفته بود با بيحوصلگي گفت: خانم خبرنگار اين شركتهاي بيمه هرچند وقت يك بار در تلويزيون و راديو تبليغ ميكنن و اسمشون و ميگن ما كه آخر نفهميديم چي ميفروشن، چي كار ميكنن؟ اصلا كجا هستن؟ بعد هم ميره ديگه خبري نيست تا چند ماه بعد.
* خانم عزيز شماره تلفن روابط عمومي يا تلفن گوياي شركتهاي بيمه در آگهیها پخش ميشود تازه ميتوانيد از 118 كمك بگيريد.
من بلدم چه طوري تلفن يه شركت و پيدا كنم، اما ميخوام ببينم اين بيمه برای آگاهی مردم چيكار ميكنه؟ اگر آگهی پخش ميكنه خوب بگه چي به درد من ميخوره و بايد به كجا مراجعه كنم.
* شما از چه خدمات بيمهاي استفاده ميكنيد؟
ماشين شوهرم بيمه داره، صاحبكارش هم يه مدت بيمهاش كرد و من و دخترم دفترچه درمان داشتيم كه نمیدونم چي شد پشيمون شد، الان هيچ بيمهاي نداريم.
* ماشين شوهرتون چيه؟ بيمهنامه كامل داره؟
پرايد، قسطي خريده از اول كه خريد بيمهنامه داشت. شركت كلي پول همون بيمهنامه را گرفت.
* تاكي اعتبار داره حواستون باشه سر يكسال بايد تمديد كنيد.
چقدر پولش ميشه؟
* حدودا 180هزار تومن.
اوه، چه خبره؟ ميدوني حقوق شوهر من چقدره؟ بعد ميگن مردم بيمه نمیخرن؟
نكته آخر
اگر بيمهگران براساس قانون اعداد بزرگ فعاليت ميكنند و نرخ حق بيمهها را محاسبه ميكنند، پس گسترش فرهنگ بيمه و استقبال مردم در امر خريد آن موجب كاهش نرخ خريد بيمه خواهد شد، مسئولان ذیصلاح در تمامی نهادها كه به نوعی ميتوانند در امر گسترش فرهنگ بيمه نقشي داشته باشند، دست به كار شوند./روزنامه دنياي اقتصاد
این مطلب رو هم از دست ندید:اثرگذاری تبلیغات بر میزان فروش – جان فیلیپ جونز( معروف به تئوری قوی) |
دیدگاه خود را ثبت کنید
میخواهید به بحث بپیوندید?احساس رایگان برای کمک!